درس 1 هدایت الهی کلاس سوم

دروس دین و زندگی متوسطه دوم

درس 1 هدایت الهی کلاس سوم


هدایت الهی

1- چه رابطه ای بین «نیازهاو هدفها » وجود دارد؟

(انسان همچون ساير موجودات زنده، يك دسته نيازهای طبيعی و غريزی دارد؛ مانند نياز به آب ، هوا ، غذا و پوشاك. خداوند پاسخ به اين نيازها را در جهان خلقت آماده كرده و راه آگاهی از آن ها را به انسان داده است. در وقت نياز به آب و غذا احساس تشنگی و گرسنگی می كند و سراغ آب و غذا را می گيرد . هنگام احساس سرما و گرما، از مصالح موجود در طبيعت بهره می برد و برای خود لباس و پوشاك تهيه می كند.)

آيا نيازهای انسان منحصر در همين نيازهای طبيعی و غريزی است؟

يا نيازهای برتری دارد كه او را از ساير موجودات ممتاز می كند؟

آن نيازها كدامند و راه پاسخ گويی به آن ها چگونه است؟

اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ

خداوندا! ما را به راه راست هدايت فرما.

استنباط: لزوم درخواست هدایت الهی از جانب انسان به راه مستقیم سعادت

صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ

خداوندا! ما را به راهكسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، هدايت كن نه غضب شدگان و نه گمراهان!

 استنباط: نتیجه عدم درخواست هدایت ، سرگردانی و انحراف و گمراهی است.

قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى

موسي  گفت  پروردگار ما كسي  است  كه  به  هر چيزي  آفرينش  خاص  آن را عطا كرده  وآنگاه  آن  را به  راه  كمال  هدايت  فرمود.

استنباط: هدایت عمومی موجودات بر اساس نظام حکیمانه ی جهان

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى

نام پروردگار بلندمرتبه‏ات را به پاكى ياد كن.

الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى‏

همان كه آفريد و سامان بخشيد.

وَالَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى‏

و آنكه هر چيز را اندازه‏اى نهاد و هدايت كرد.

استنباط: هدایت خاصه یا تناسب میان ویژگیه و خصوصیات موجودات با هدایت آن ها

رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا

پيامبرانى را فرستاديم كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند، تا پس از پيامبران،براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و خداوند همواره شكست‏ناپذير و حكيم است.

 استنباط: هدایت ویژه ی انسان با ارسال و اتمام حجت خدا بر او

إِنَّآ أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى‏ فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَآ أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ

همانا ما براى هدايت مردم كتاب آسمانى قرآن را به حقّ بر تو نازل كرديم، پس هر كه هدايت را پذيرفت به سود خود اوست و هر كه گمراه شد، پس بى شك بر ضرر نفس خويش قيام كرد و گمراهى را برگزيد و تو وكيل بر مردم نيستى تا با اجبار آنان را هدايت كنى.

استنباط: هدایت ویژه ی انسان با پیامبر و ارسال کتاب و اختیاری بودن آن

وَ قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى هَدَينَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلَآ أَنْ هَدَينَا اللَّهُ

و مى‏گويند خدا را شكر كه ما را به اين راه هدايت كرد و اگر خداوند هدايتمان نمى‏كرد، ما به خودى خود هدايت نمى‏شديم.

 استنباط: نیاز انسان به هدایت و راهنمایی خداوند و تشکر هدایت یافتگان از آن

به کمک توضيحات زير، ترجمهٔ آيات را کامل کنيد.

اَعۡطیٰ: بخشيد، عطا کرد

سَبِّح: منزه بدار، تسبيح کن

سَوّیٰ: آراست، منظم و مرتب کرد

قَدَّرَ: اندازه گيری کرد

اِهۡتَدیٰ : هدايت شد

هَدانا: هَدیٰ + نا: هدايت کرد ما را

ما کُنّا لِنَهۡتَدِیَ: هرگز هدايت نمی شديم

با تفکر در آيات ابتدای درس جملات زير را تکميل کنيد.

١(  خواست هر انسان خردمند از خداوند اين است که راه مستقیم سعادت را به او نشان دهد.  حمد 6

٢ ( اگر کسی چنين خواستی نداشته باشد، نتيجه اش سرگردانی و حیرانی یا سقوط در انحراف و گناه است.              حمد 7

٣(  اکنون که خداوند انسان ها را هدايت کرده، اگر کسی راه سعادت را انتخاب نکند عواقب آن  بر عهدۀ خودش است.              زمر 41

٤(  اکنون که خداوند پيامبران را فرستاده و انسان ها را هدايت کرده ،کسی نمی توانددر قیامت بهانه و دست آویزی داشته باشد.   نساء  165

سؤال: اکنون که پيام آيات به دست آمد و روشن شد که هر انسان با فکر و انديشه ای برای رسيدن به هدف زندگی خواهان و طالب راهنمايی خداوند است، جای طرح اين سؤال هست که

 

 2- چرا انسان خودش نمی تواند برنامه کاملی برای هدف زندگی تنظيم کند؟ و به هدايت الهی نيازمند می باشد؟

برای رسيدن به پاسخ، متن زير را مطالعه می کنيم:

 

3- چرا هر انسانی به نیازهای اساسی خود آگاهی ندارد؟

4- اندیشیدن در افقی برتر از زندگی روزمره چه واکنشی بدنبال دارد؟

نيازهای برتر

(انسان، اندکى که از سطح زندگى روزمره و نيازهاى طبيعى فراتر رود و در افق بالاترى بينديشد، خود را با نيازهايى مهم تر روبه رو مى بيند. اين نيازها به تدريج به دل  مشغولى، دغدغه و حتى درد متعالى تبديل مى گردند که قرار و آرام را از او می گيرد تا پاسخ آن ها را نيابد، آرام نمی گيرد)

 

5- دغدغه و درد نشانه چیست؟

 اين دغدغه و درد، نشانه بيدارى و هوشيارى و ورود به وادى انسانيت است.

 

6- بیت « هرکه او بدار تر، پردردتر      هرکه او هشیار تر ، رخ زردتر» بیانگر چه شخصیتی از وجود انسان است؟

نشانه بيدارى و هوشيارى و ورود به وادى انسانيت است.

 

7- نیازهای بنیادین انسان رانام ببرید؟

١- درک هدف زندگى

٢-  درک آيندۀ خويش

٣ -کشف راه درست زندگی

اين نيازها عبارتند از:

 

8- از نیازهای بنیادین انسان « درک هدف زندگی »را توضیح دهید؟

9- چرا « درک هدف زندگی »جزو نیازهای بنیادین انسان است؟

١- درک هدف زندگى: انسان میخواهد بداند « برای چه می کند » و کدام هدف است که به زندگى اش معنايى متعالى مى دهد. او می داند که اگر اين هدف حقيقی را به دست نياورد يا در شناخت آن دچار خطا شود، عمر خود را از دست داده، درحالی که سعادت و خوشبختی را هم به دست نياورده است. راستی، هدف برتر زندگی کدام است؟

 

10- از نیازهای بنیادین انسان « درک آینده خویش»را توضیح دهید؟

11- چرا « درک آینده خویش»جزو نیازهای بنیادین انسان است؟

٢-  درک آيندۀ خويش: انسان با کمک عقل خود مى تواند به درک اين حقيقت برسد که بنابر حکمت و عدل خداوند، مرگ نابود کننده او و پايان هميشگی زندگی اش نيست و آينده ای روشن در جهانی ديگر در انتظار اوست، امّا نمی داند که نحوه زندگی او پس از مرگ چگونه است؟

زاد و توشه سفر به آنجا چيست؟ و خوشبختی وی در آن سرا در گرو انجام چه کارهايی است؟

12-از نیازهای بنیادین انسان«کشف راه درست زندگی»را توضیح دهید؟

13- چرا «کشف راه درست زندگی »جزو نیازهای بنیادین انسان است؟

14- جامع نیازهای بنیادین انسان را نام برده توضیح دهید؟

٣ -کشف راه درست زندگی: راه زندگی يا« چگونه زیستن » که ارتباط دقيقی با دو نياز قبلی دارد، دغدغه اصلی انسان های فکور و خردمند بوده است؛ به خصوص که انسان فقط يک بار به دنيا می آيد و يک بار آن را تجربه می کند. انسان می داند که اگر روش درست زندگی را انتخاب نکند، به آن هدف برتری که خداوند در خلقت او قرار داده، نخواهد رسيد و آينده زيبای ابدی را از دست خواهد داد و در سرای آخرت دچار خسران خواهد شد. امّا راه درست زندگی کدام است؟

 

15- برای اين که پاسخ به نيازها، پاسخی راهگشا و اطمينان بخش باشد،دوویژگی لازم است آنها را نام برده توضیح دهید؟ بايد:

 

16- چرا پاسخ به پرسش ها باید همه جانبه باشد؟

 

الف)  همه جانبه باشد؛ به طوری که به نيازهای مختلف انسان پاسخ دهد. زيرا ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و دنيوی و اخروی انسان پيوند و ارتباط کامل و تنگاتنگی با هم دارند و نمی توان برای هر بُعدی برنامه ريزی جداگانه ای کرد.

 

17- چرا پاسخ هاباید کاملا درست و قابل اعتماد باشند؟

ب)  پاسخ ها بايد کاملاً درست و قابل اعتماد باشند؛ زيرا هر پاسخ احتمالى و مشکوک نيازمند تجربه و آزمون است تا کارايى آن مشخص شود. درحالى که عمر محدود آدمى براى چنين تجربه اى کافى نيست، به خصوص که راه هاى پيشنهادى هم بسيار زياد و گوناگون است.

 

18- راه حل مناسب برای رسیدن به پاسخ درست و کامل به نیازه چیست؟

19- چه کسی می تواند انسان را در جهت پاسخ گويی درست به اين نيازها رهنمون شود ؟

کسی می تواند انسان را در جهت پاسخ گويی درست به اين نيازها رهنمون شود که آگاهی کاملی از خلقت انسان، هدف از خلقت، جايگاه او در نظام هستی، ابعاد دقيق و ظريف روحی و جسمی و نيز فردی و اجتماعی او و چگونگی زندگی در جهان آخرت و ارتباط آخرت با دنيا داشته باشد.

با توجه به توضيحات ، بررسى کنيد که آيا دستگاه تفکر انسان به تنهايی میتواند به نيازهای بنيادين پاسخ کامل و جامع دهد؟

با تفکر در آيات ابتدای درس، پيام های زير را تکميل کنيد.

١ - خداوند تمام مخلوقات راهدایت می کند که آن راهدایت عمومی  می گويند            طه    50

٢ - خداوند هر مخلوقی را متناسب با ويژگی ها و خصوصياتش هدایت می کند  که آن راهدایت خاصه  می گويند.     

اکنون به تبيين پيام های فوق می پردازيم.

 

20-هدايت عمومى را توضیح دهید؟

21- چرا می گوییم هدایت یک اصل عام و همگانی است؟

22- منظور از «هدایت یک اصل عام است» چیست؟

23- حکیم یعنی چه ؟

 

خداى جهان، آفريدگاری حکيم است؛ يعنى هر موجودی را برای هدفی معين خلق می کند و برای رسيدن به آن هدف هدايت می فرمايد. آفرينش بى هدف، نشانه نقص و ضعف و ناآگاهى است و اين ويژگى ها نمى تواند در خداوند باشد. پس، هدايت يک اصل عام و همگانى در نظام خلقت است.

 

هدايت ويژۀ انسان

 

24- کدام ویژگیهایی در انسان زمینه ساز تمایز بنیادین او با سایر موجودات شده و متناسب با چیست؟

ويژگى ها و ارزش هايى که خداوند در وجود انسان قرار داده است، سبب تمايز بنيادين او از ساير موجودات می شود. اين ويژگى ها متناسب با هدف خلقت انسان، يعنى تقرّب به خداوند که تقرّب به همه خوبى ها و زيبايى هاست، مى باشد. يکى از اين ويژگى ها، توانايى تفکّر و تعقّل و ويژگى ديگر قدرت اختيار و انتخاب است. اگر مى گوييم حرکت انسان اختيارى است، بدان معناست که مى تواند هدفِ درست را تشخيص دهد، آن را برگزيند و به سويش حرکت کند.

 

25- براى تشخيص هدف و راه رسيدن به آن، خداوند دو چراغ به وى داده است را نام برده توضیح دهید؟

26- چه رابطه ای میان عقل و اختیار با نوع هدایت انسان وجود دارد توضیح دهید؟

27- چرا انسان به هدایت الهی نیاز دارد؟

براى تشخيص هدف و راه رسيدن به آن، خداوند دو چراغ به وى داده است: عقل در درون وجود او و فرستادگان الهى در بيرون. انسان به کمک عقل خود بسيارى از مجهولات و مسائل را درمى يابد و پاسخ میدهد. مثلاً میداند که جهان مبدأ و آفريدگاری دارد و آيند هاى روشن در انتظار اوست. همچنين انسان به کمک عقل خود متوجه مى شود که نمى تواند پاسخ برخى از مسائل بنيادين را به طور درست و کامل بدهد و براى اين گونه مسائل نيازمند هدايت الهى است. از اين رو خداوند پيامبرانى را مى فرستد تا پاسخ اين گونه مسائل را به انسان ها برساند و هدايتشان کند. بدين ترتيب، اگر انسان عاقلانه بينديشد، راه دست يابى به همه نيازها براى وى مشخص شده و دليلى براى توجيه ناکامى ها ندارد.

 

28 - امام کاظم به شاگرد برجستهٔ خود، هشام بن حکم، در باره عقل و وحی چه فرمود:؟

 

اى هشام، خداوند رسولانش را به سوى بندگان نفرستاد، جز براى آن که اين بندگان در پيام الهى تعقل کنند. کسانى اين پيام را بهتر مى پذيرند که از معرفت برترى برخوردار باشند و آنان که در تعقل و تفکر برترند، نسبت به فرمان هاى الهى داناترند و آن کس که عقلش کامل تر است، رتبه اش در دنيا و آخرت بالاتر است.

اى هشام، خداوند دو حجّت  بر مردم دارد: حجّتى آشکار و حجّتى نهان. حجت آشکار، رسولان و انبيا و ائمه اند و حجّت نهان، همان عقل انسان هاست.

 

29- دو حجت خدا بر مردم از دیدگاه امام کاظم (ع) را بیان کنید؟

اى هشام، خداوند دو حجّت  بر مردم دارد: حجّتى آشکار و حجّتى نهان. حجت آشکار، رسولان و انبيا و ائمه اند و حجّت نهان، همان عقل انسان هاست.

 

30- وسیله ی فهم پیام الهی چیست انسان به کمک چه چیزی را در خواهد یافت؟

بنابراين، عقل وسيله فهم پيام الهى است و هرکس با تفکر و تعقل خود در پيام الهى بينديشد، درخواهد يافت که:

۱- هدف و مقصد زندگى انسان چيست و با کدام هدف، زندگى وی معناى حقيقى خود را خواهد يافت.

۲- آينده انسان چيست و چگونه رقم مى خورد.

٣- راه درست زندگى چيست و چگونه به سعادت خواهد رسيد.

 

 

 اندیشه و تحقیق:

31- آیا می توان پاسخ به نیازهای برتر را به احساسات شخصی وسلیقه ی فردی واگذار کرد و گفت که می خواهم بدون بررسی و تحقیق کافی به این نیاز ها پاسخ دهم؟ چرا؟

این پرسش به یکی از آسیب هایی مربوط است که برخی از جوانان گرفتار آن هستند. جوانان معمولا از آزادی در سلیقه و تفوت سلیقه ها سخن می گویند و معتقدند که هر کس باید مطابق سلیقه اش زندگی کند. نه مطابق با سلیقه ی دیگران اینان می گویند اگر سلیقه ی دیگران بر ما تحمیل شود، احساس رضایت و شادکامی برای ما پیش نخواهد آمد و اگر جلوی سلیقه ها گرفته شود، نارضایثی و طغیان جوانان را به دنبال دارد. در پاسخ می گوییم: راه کمال و رشد هر نوع از موجودات ، راه معین و خاصی است، بطور مثال دانه ی گندم و نوزاد گوسفند ، راه معینی را باید بپیمایند تا به کمال خود برسند . نوزاد گوسفند نمی تواند بگوید سلیقه ام این است که شیر نخورم . اگر شیر نخورد ، رشد نمی کند و می میرد. در حقیقت، رشد و نمو بدن انسان و هر موجود دیگر، مکانیسم و قانون مندی ویژه ی خود را دارد و اگر کسی نخواست از این قانون مندی پیروی کند ، باید تبعات آن مانند رنج و بیماری و درد را بپذیرد. بعد معنوی و انسانی وجود انسان نیز همین گونه است . رشد آن از راه معین و قانون مندی خاصی تبعیت میکند  وبه راه و قانون دیگری جواب نمی دهد . به میزانی که از این راه قانون دور شویم، درد و رنج و تبعات منفی آن را باید بپذیریم. پس هر راهی رساننده ی انسان به مقصود نیست . بنا بر این سلیقه ها تا آن جا قابل استفاده  هستند که به راه تکامل انسان ضربه وارد نکنند و در چارچوب آن قرار گیرند و اگر سلیقه ای داشت که با قانون مندی رشد انسان و ابعاد معنوی او در تضاد بود، باید به نتایج آن تن در دهد و آماده ی مضرات آن باشد.

32- آیا انسان می تواند پاسخ دادن به این نیاز ها را نادیده بگیرد و بر اساس ضرب المثل « هرچه پیش آید » رفتار کن»؟ چرا؟

برخی از افراد که در چنگال هوس های زود گذر  زندگی گرفتار ند، وقتی با سوال های بنیادین روبرو می شوند ، برای آسوده کردن وجدان ، خود را به بی خیالی  می زنند و می گویند خود را در گیر این سوال های اساسی نمی کنیم ، زندگی به هر صورتی که پیش برود، برای ما تفاوتی ندارد . اما این ها نمی دانند که روزی متوجه این تفاوت می شوند که دیگر قادر به انجام دادن کاری نیستند. در آن روز نمی توانند خود را به بی خیالی بزنند، زیرا گرفتار عواقب کارهای خود شده اند و رنج وعذاب آن را احساس می کنند. بنابراین انسان عاقل نمی تواند چنین نگرشی داشته باشد.

33- آیات 42-43 سوره ی یونس را مطالعه کنید و پیام اصلی آن را که مربوط به رابطه ی حجت ظاهر و حجت باطن است ، توضیح دهید.

 

خداوند به پیامبر می فرماید : کسی که عقلش را به کار نگرفته و قلبش کور شده ، هداست نمی شود، یعنی هدایت پیامبر (ص) حجت ظاهر است ، وقتی موثر واقع می شود که عقل ، یعنی حجت باطنی سرکوب نشده و قدرت عمل داشته باشد.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: دینی سال سوم، ،
نویسنده : محمد رضا تیموری
تاریخ : شنبه 8 آذر 1393
زمان : 1:44


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.